زخم کاری برنج خارجی بر شالیزارهای ایرانی
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۶۰۰۲۰
مازندران سالانه بیش از ۴۰درصد برنج مورد نیاز کشور را تأمین میکند. بااینحال چرخه معیوب بازرگانی و تجارت هر سال مشکلاتی را برای شالیکاران ایجاد میکند که بیتوجهی به این امر وضعیت کشت برنج را با بحران مواجه کرده است. در آستانه فصل کشت شالی نرخ برنج در بازارهای مازندران بین ۹۰ تا ۱۱۰هزار تومان در نوسان است اما به دلیل واردات بیرویه و بیبرنامگی مسئولان، حالا برای محصولات درانبارمانده شالیکاران هیچ خریداری وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیبرنامگی در تنظیم بازار
دپوی هزاران تن برنج در انبارها کشاورزان و شالیکاران مازندران را از ادامه کار دلسرد و کارخانه و شالیکوبیداران را به مرز ورشکستگی کشانده است. با گذشت چند ماه از برداشت برنج، بهدلیل واردات بیرویه و قیمتهای نامتناسب و رکود بازار، مقادیر قابلتوجهی برنج در انبارها و شالیکوبیهای مازندران دپو شده است و این وضعیت نهتنها مایه دلزدگی شالیکاران شده بلکه چرخ شالیکوبیها را هم از حرکت باز داشته است. موضوع دخالت دولت در بازرگانی و بیبرنامگی در مدیریت و تنظیم بازار حرف امروز و دیروز نیست و کشاورزان و کارخانهداران ریشه مشکلات موجود را ناشی از سیاستهای نابجا و مقطعی بیان میکنند. چندی پیش بود که یکی از اعضای شورای مرکزی سیاستگذاری خانه کشاورز کشور با اظهار اینکه قیمت پایین برنج پاسخگوی هزینههای گزاف تولید این محصول که به یکباره بر کشاورزان تحمیل شده نیست، گفته بود: «یک کشاورز حرفهای هستم و در تمام زمینهها تولید میکنم ولی نرخ برنج کفاف هزینهها را نمیدهد. بلایی که بر سر پنبه و دانههای روغنی آمد بر سر برنج در حال تکرار است. زیرا هرجا دولت برای تنظیم بازار محصولات کشاورزی ورود کرده اوضاع را خراب و فعالان آن عرصه را با مشکل مواجه نموده است.»
وعدههایی که روی آب ماند
بخشنامهها و نرخهای دستوری دولت مهمترین مشکل فراروی بازرگانی برنج تلقی میشود و این بخشنامهها، فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای را از خرید محصولات محلی استان منع کرده و میدان را به محصولات خارجی داده است.تا چندی پیش اعلام میشد که باید خرید برنج پرمحصول در دستورکار قرار گیرد و دولت بهصورت تضمینی وارد عرصه خرید شود تا کارخانهها از ورشکستگی نجات یابند زیرا اگر وضعیت کنونی ادامه یابد در بسیاری از کارخانهها بسته میشود. اما پارسال شالیکاران مازنی با هزار امید به میدان آمدند و وقتی زمان برداشت رسید، متولیان و مسئولان امر پا پس کشیده و کام شیرین تولید را برای آنان تلخ کردند. براساس وعدههای دادهشده، درصد قابلتوجهی از کشاورزان اقدام به کشت ارقام پرمحصول کرده بودند و قرار بود در قالب کشت قراردادی از آنان خریداری شود. ولی محقق نشدن وعدهها از یکسو و پایین بودن قیمت خرید و از همه مهمتر واردات بیرویه، چنان کشاورزان را نقرهداغ کرده که ترجیح میدهند زمینهایشان را خشک کرده و روی آن خانه و ویلا بسازند. هماکنون بیتوجهی مسئولان ارزش تولید خوب و بابرکت سالجاری را از بین برده و نرخ برنج خارجی در بازارها کمتر از محصول مرغوب شالیکاران شده است. با آنکه فصل جدید شالیکاری شروع شده، همچنان بخشی از محصول و دسترنج سال گذشته کشاورزان در انبارها و شالیکوبیها مانده است و برخی نیز با ضرر و زیان مجبور شدند محصول را به فروش برسانند تا طلب بانکها و هزینههای ناشی از تولید را بپردازند.
رئیس سازمان جهادکشاورزی مازندران با بیان اینکه فصل کشت و شالیکاری در استان شروع شده و کشاورزان مشغول آمادهسازی مزارع هستند، تجارت و بازرگانی برنج را نیازمند بهروزرسانی و سازگاری با شرایط بازار و تجارت جهانی دانسته و میگوید: «باید اصلاح ساختارها و برندسازی در حوزه بازار برنج صورت گیرد. واردات برنج بیش از نیازها صورت گرفته است. در سال زراعی جدید پیشبینی کشت در سطح ۲۱۵ هزار هکتار شالیزار را داریم اما بهدلیل محدودیت منابع آبی احتمال کاهش سطح وجود دارد.» حسن عنایتی از کشاورزان خواسته تا با شخم و شیار و آبتختکردن مزارع در مدیریت منابع آبی مورد نیاز برای فصل شالیکاری برنامهریزی کنند.
واردات، نفس تولید را گرفت
یکی از اعضای کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی مجلس با انتقاد از واردات بیرویه برنج گفته که میزان واردات برنج در سالجاری بیش از یکمیلیون تن است و این مسأله بر فرآیند تولید ضربه میزند. منصورعلی زارعی با بیان اینکه بیش از صدها هزار تن برنج پرمحصول در انبارها و کارخانهها مانده به جامجم میگوید: «از دولت خواستیم تا تکلیف برنج و مرکبات استان را روشن کند. در شورای قیمتگذاری، نرخها مشخص است. نسبت به پایین بودن قیمت محصولات کشاورزی نظیر برنج داخلی گلایه داریم. اثر این ناهماهنگی را در آینده خواهیم دید.» این مسئول از وزارت جهادکشاورزی بهدلیل عمل نکردن به وعدهها در قبال کشاورزان انتقاد کرده و ادامه میدهد: «در حالی بیش از ۵۰۰ هزار تن برنج در انبارها مانده که بیش از یکمیلیون و ۳۰۰هزار تن برنج وارد شده و کنترل دقیقی در واردات برنج انجام نشدهاست.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: زخم کاری شالیزار مازندران واردات بی رویه تن برنج وعده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۶۰۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!
سید عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت: «بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد.»
ای کاش میتوانستم تعبیر یوسفعلی میرشکاک را درباره ممیزان این روزگار این جا بنویسم. نه این که محافظه کاری کنم، نه. برای من نوشتنش آسان است، اما حوصله شکایت و دادگاه و این حرفها را ندارم و در ضمن نمیخواهم دوستان خبرآنلاین را به زحمت بیندازم. البته فکر میکنم خیلی هایتان شنیده اید، اما اگر کسی نشنیده و دوست دارد بشنود به مصاحبه ایشان با حسین دهباشی مراجعه بفرماید.
بله، درست حدس زدید کسی که در این روزگار بر روی سریالی مهر ممنوعیت بزند مصداق همان چیزهایی است که میرشکاک گفت. آن هم سریالی که خیلیها دیده اند. بسیاری از رسانههای ایرانی درباره آن نوشته اند و به تیتر یکِ چندین و چند روزنامه اصلاح طلب و اصولگرا تبدیل شده.
سریالی که اگر هم کسی ندیده باشد حتما با این حرفهای خنده آورنده ترغیب میشود که ببیند. سریالی که یافتن آن قطعا از یافتن سریالهای داخلی راحتتر است. سریالی که از همه سریالهایی که ما ساخته ایم چند سر و گردن بالاتر است.
سریالی که البته آشکارا به تحریف تاریخ پرداخته. از همه جالبتر این که کشوری که خودش از حیث نظری و تئوریک پایگاه داعش محسوب میشود این سریال را ساخته و هنرمندانه رگ و ریشه داعش را به ایرانیها ربط داده. حالا شما برو با داعش در سوریه و عراق بجنگ.
بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد. هرچند تو اگر خردک عقل و فهمی داشتی باید خیلی زودتر از اینها میفهمیدی که نفهمیدی. حقا که یوسفعلی درست گفت.
همین سریال خوشساخت مغرضانه و تحریفگر، امسال ماه رمضان به مراتب از سریالهای فاخر و نیمه فاخر تلویزیون شما بیشتر دیده شد. گواهش هم این که الان هیچکس فیلمها و سریالهای مناسبتی و غیرمناسبتی شما را در همین ماه رمضانی که گذشت به خاطر نمیآورد، اما هرجا که میروی بحث سریال حشاشین داغ است؛ و باز بد نیست حضراتِ عشقِ ممنوعیت بدانند که این سریال با همه عیب و ایرادهایش چه شور و شوقی را در مخاطب ایرانی برانگیخته تا از حسن صباح و اسماعیلیان و سلجوقیان بیشتر بداند.
سری به کتابفروشیها بزنید و بپرسید در این ایام چه مقدار مردم به آنها مراجعه کرده اند و کتابهایی در این موضوعات خواسته اند.
شما از کلمه شبهه میهراسید چرا که فکر میکنید شبهه افکنی یعنی برباد دادن چیزی که شما آن را مطلق و بی عیب میدانید، اما خیر و برکاتی که در شبهه افکنی است را نمیتوانید درک کنید. نمیتوانید، چون همه عمر مطلق اندیش بوده اید و خود را مبرا از هر عیب و ایرادی دانسته اید. گمان برده اید حق به تمامی در اختیار شماست و هرکه، چون شما نیندیشد راه ضلالت و گمراهی را میپیماید.
درست به همین دلیل حق پنداری است که نه تنها نتوانسته اید برای تبلیغ آن چه مدعی آن هستید کاری از پیش ببرید بلکه هرگاه خواسته اید به زعم خود باطلی را معدوم نمایید شده اید مبلغ تمام قد آن.
الان هم فکر میکنید با تحکم و ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین کار این سریال ضاله تمام است و ضربه محکمی بر پیکر استعمار وارد آورده اید. طیب الله. بتازید و بر گرده دریا تازیانه فرود آورید که زمین و زمان تحت سیطره شماست تا کور شود هرآن که نتوان دید.
چه تکاپوی رقت انگیزی است باد را بندی زمین کردن
یا به سودای کشتن خورشید اسب میدان جنگ زین کردن
حکم کردن به خاک تا نرود هرگز از ملک خویشتن بیرون
آتش و آب را به دستوری راهی سرزمین چین کردن
بر هوا بخیه و به سندان مشت میزنند و به خویش میبالند
گویی از روز اول خلقت بوده تقدیرشان چنین کردن
عقل و تدبیر اکتسابی نیست، گرگ هرگز پلنگ مینشود
گرچه در اوج صخره بنشیند طعمه ماه را کمین کردن